قیچی
حالا که فرقی نمی کند کنارت ایستاده باشم یا نه
بگذار همه چیز را از وسط ق..ی..چ..ی کنم!
تا تو در نیمی باشی و من در نیمی دیگر …
راستی ! با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام چه می کنی؟!
من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
حالا که فرقی نمی کند کنارت ایستاده باشم یا نه
بگذار همه چیز را از وسط ق..ی..چ..ی کنم!
تا تو در نیمی باشی و من در نیمی دیگر …
راستی ! با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام چه می کنی؟!
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم
و به اندازه هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه تنهایی من شاد بمان